در انتظار معجــــــــــزه

خدایا فقط میتونم بگم دیگه خسته شدم

دیگه بهت سلام نمیکنم نینی کوچولو چون نیستی چون حضور نداری قلبم پر از درده ببین 2 سال شد و منم هنوز چشم به راهتم دیگه خسته شدم نمیکشم..کسی هم نیست تا باهاش حرف بزنم دلم داره میترکه نمیدونم حکمت خدا چیه به بعضیا بچه میده و میذارن سرراه یا سقط میکنن اما ما باید اینقدر زار بزنیم  نمیدونم واقعا حکمت چیه رفتم دوتا دیگه لباس خریدم چکار کنم این دل لامصب راضی نمیشه...وقتی از پشت سیسمونی فروشیا رد میشم نمیتونم جلو خودمو بگیرم بیشتر از قبل به بودنت نیاز دارم اونقدر که تو بزگترین حاجتم هستی و جز تو هیچی دیگه از خدا نمیخام این ماهم که کلی دارو مصرف کردیم اگر نیای رسما دیوونه میشم خدایا خودمو سپردم دستت اما تو منو رها کردی این بود خ...
9 ارديبهشت 1393
1